image105

شهید والامقام احمد سالارزاده

97

نام پدر: حسین

محل تولّد: هفت‌سویی

تاریخ تولّد: 1335/06/15

محل شهادت: میمک

تاریخ شهادت: 1363/07/27

محل دفن: هفت‌سویی

مسئولیت در زمان شهادت: رزمنده‌ی بسیجی

تحصیلات: ابتدایی

خاطرات و زندگی نامه شهید

97
  • احمد از همان اوایل کودکی تحت تربیت دینی خانواده‌اش قرار گرفت و مدّتی به مکتب‌خانه رفت. چون در محل سکونتش مدرسه وجود نداشت، برای ادامه‌ی تحصیل به روستای هم‌جوار رفت­و­آمد می‌نمود. وی دوران ابتدایی را به پایان برد ولی به‌دلیل فـراهم نبودن شرایط ادامه­ی تحصیل، به کار کشاورزی مشغول شد.
  •  شهید در سنین نوجوانی پدرش را از دست داد و سرپرستی مادر و برادر و سه خواهرش را به عهده گرفت. او برای تأمین معاش در کوره‌های آجرپزی تهران مشغول کار شد و بعد از سه سال به روستا برگشته و به کار کشاورزی و دامپروری روی آورد.
  • موعِد سربازی که فرارسید از اعزام به خدمت معاف و بنا به توصیه‌ی مادر و برادرش اقدام به تشکیل خانواده نمود. احمد پس از پیروزی انقلاب با رأی اکثریت مردم به عنوان رئیس شورا تعیین و اقدامات خوبی از قبیل ساخت حمام، جاده و مدرسه را پیگیری نمود.
  • یک‌بار در سال 62 به مدّت 4 ماه به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام و در سال 63 برای بار دوم به ‌مدّت 5/5 ماه در میادین نبرد حضور یافت. او پس از شرکت در عملیّات میمک، برای مرخصی یک هفته به روستا آمد و مجدداً به جبهه بازگشت. وی سرانجام در اواخر مهرماه سال 63 به دست نیروهای بعثی به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمد.

فرازی از وصیّت‌نامه‌ی شهید:

  • “خدایا تو شاهدی که عزیزتر از جانم چیزی ندارم پس جانم را بپذیر… اگر به شهدای اسلام پیوستم، دلتان برای من نسوزد بلکه برای اسلام بسوزد که در دنیا غریب است. “

تصاویر مربوط به شهید

97

گاهی اوقات ممکنه برای شماها پیش اومده باشد که از دوستان ، اقوام ، بزرگ تر ها داستان ، مطلب ، خاطره یا شعری در مورد این شهید شنیده باشید. ما درگاهی را برایتان ایجاد کردیم که شما می توانید در هر ساعت خاطره خود را با اسم خودتون در سایت ما به ثبت برسانید و این افتخار را بدین تا بقیه اقشار مردم آن را مطالعه کنند. حتی یک جمله کوتاه!

ارسال خاطرات شما

 

ارسال خاطره