شهید بزرگوار در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود . بعد از گذراندن دوران کودکی وارد دبستان شد و تحصیلاتش را در دوران ابتدائی به پایان رساند. از آن‌جایی‎که در این ایّام پدرش را از دست داده بود، برای تأمین مخارج زندگی به مشهد مقدّس مهاجرت و در کارگاه‌های مختلفی مشغول به کـار شد. وی در زمره­ی انقلابیونی بود که روزهای پایانی رژیم منحوس پهلوی با شرکت در راهپیمایی­های مردمی و توزیع نوارها و اعلامیه­های امام خمینی(ره) به سهمِ خودش در پیروزی انقلاب نقش ایفا نموده وهمیشه کفن­پوش  در صف اوّل تظاهرات‎ها حضور داشت و مردم را نیز تشویق به شرکت در راهپیمایی‌ها می‌کرد. شهید به کمک وسیله‌ی نقلیه‎ای که با درآمد حاصل از کارگری تهیه نموده بود، مردم را برای حضور در تظاهرات جابه‌جا می‌کرد؛ وی علاقه‌ای وافر به کُتُب دینی و انقلابی داشت و همین باعث شد تا پس از پیروزی انقلاب به زادگاهش برگردد و برای بالابردن سطح آگاهی مردم نسبت به راه­اندازی نمایشگاه دائمی کتاب اقدام نماید که در نوع خود حرکتی بسیار پسندیده بود و مورد استقبال مردم قرار گرفت.

عبدالله در سال 1362 برای دفاع از میهن و ناموس جامعه‌ی اسلامی، از طریق بسیج به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام و بعد از ماه‌ها مبارزه با دشمن، سرانجام در منطقه‌ی عملیّاتی مهران به دست مزدوران بعثی به شهادت رسیّد.

فرازی از وصیّت‌نامه‌ی شهید:

” از انقلاب و دستاوردهای آن با تمام وجود محافظت کنید و باید بدانیم که این دنیا، دنیایی نیست که به ما وفادار باشد و باید به اسلام وفادار باشیم و فدای آن شویم.”