شهید حمید رضا خجند

• حمیدرضا در خانواده‌ای متدین چشم به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی وارد دبستان روستا شد و بعد از اتمام دوره ابتدایی به دلیل نبودن مدرسه راهنمایی در روستا، برای ادامه‌ی تحصیل به شهر باخرز رفت و آمد می‌کرد. پس از پایان دوران راهنمایی، در دبیرستان ابن‌سینای تربت­جام مشغول به تحصیل شد؛ در حین فراگیری علم و دانش، در اوقات فراغت به حرفه‌ی تراشکاری روی آورد که پیشرفت بسیار خوبی در این زمینه داشت. شهید از آن‌جایی‌که علاقه زیادی به ادامه‌ی تحصیل داشت و از استعداد فوق­العاده­ای هم برخوردار بود، پس از کسب مدرک دیپلم و شرکت در کنکور، در یکی از دانشگاه‌های تهران پذیرفته شد. قبولی وی با اوج انقلاب و اعتصاباتی که موجب تعطیلی دانشگاهها بود همزمان گردید.
• با شروع جنگ تحمیلی وارد خدمت مقدّس سربازی شد و پس از ماه‌ها حضور در جبهه و شرکت در عملیّات‌های متعدد در مناطق جنگی شوش، جزیره‌ی مجنون، چزابه، هویزه و خرمشهر، پس از ۱۷ ماه مبارزه‌ی بی­امان با دشمنان انقلاب اسلامی، سرانجام در منطقه‌ی عملیاتی بستان به درجه‌ی رفیع شهادت نائل آمد.

برخی از ویژگی‌ها و یادداشت‌های شهید:

• شهید فردی آرام، مهربان و دارای خلق و خوی اسلامی بود و در زمینه تحصیل و کسب مهارت‌های فنّی تلاش زیادی داشت.
• وی در نامه‌هایی که به خانواده می‌نوشت همه را به صبر و شکیبایی و دفاع از میهن اسلامی توصیه می‌کرد. در قسمتی از دفترچه‌ی خاطراتش آورده بود که من خواب شهادتم را دیدم و شاهد بودم با قطار به طرف روستا آمدم و مردم با دسته گل منتظر آمدنم بودند .
•  هم‌زمان پدر شهید، خواب شهادت فرزندش را دیده بود و مادر شهید در مراسم تشییع و تدفین او با زبانی رسا ضمن خوش‌آمد به همه‌ی میهمانانی که از راه دور و نزدیک آمده بودند از حاضرین درخواست می‌کرد به پسرم بگویید: ” شهادتت مبارک.”