شهید والامقام مرادعلی محمودزاده
نام پدر: محمّد علی
تاریخ تولّد: 1346/06/05
محل تولّد: ارزنه
محل شهادت: والفجر3 – مهران
تاریخ شهادت: 1362/06/20
محل دفن: ارزنه
مسئولیت در زمان شهادت: رزمندهی بسیجی
تحصیلات: پنجم ابتدایی
خاطرات و زندگی نامه شهید
- شهید گرانقدر در دوران کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی برادر بزرگوارش قرار گرفت و با حمایتهای وی، دوران ابتدایی را به پایان رساند. علیرغم آنکه دارای سن کمی بود، دفاع از میهن را، دفاع از اسلام و قرآن میدانست و بههمینمنظور با جلب رضایت برادرش، به جبهههای حق علیه باطل شتافت و پس از مدّتی حضور در میدان نبرد، در عملیّات والفجر 3 در منطقهی مهران به فیض شهادت نائل گردید.
فرازی از وصیّتنامهی شهید :
- “وظیفهی تمامی مسلمانان است که به جبههها بشتابند و از اسلام و قرآن دفاع کنند. چون این تکلیف شرعی است. من نیز به عنوان یک مسلمان، به پیام اخیر امام که فرمودند رفتن به جبهه واجب کفایی است، این را انتخاب کردم تا شاید، سهمی دراین جنگ داشته باشم و کار خیری انجام داده باشم. هدفم از حضور در جبهه، فقط شهادت نیست، فقط دفاع از میهن نیست؛ هدفم دفاع از اسلام و قرآن ورسیدن به الله است.
- برادرانم! شما که میگفتید اگر در کربلا بودیم، حمایت از امام حسین(ع) میکردیم، حالا موقع آن رسیده که به وعدهی خود عمل کنید و به ندای هل من ناصر حسین زمان، این بت شکن قرن، این پیر جماران، لبیک گویید و از اسلام عزیز حمایت کنید.
- بهراستی که حیات و جاودانگی در سایهی شهادت است. من برای کسب شهرت و افتخار به جبهه نمیروم بلکه از این جهت است که در راه اسلام و برای اسلام باشم و درآنجا فکرم بیشتر در جهت الهی رشد نماید.
- برادرانم! خواهرانم! صورت یکایک شما را میبوسم و امیدوارم که با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح بردارید و بر دشمنان امام و اسلام و بر منافقین و همهی دشمنان این انقلاب حمله برید و نگذارید یک قطره از خون شهیدان این انقلاب چه قبل و چه بعد از انقلاب، خدای ناکرده به هدر رود. شما باید حافظ خون شهیدان باشید که امیدم به شماست. همچون گذشته استوار، پابرجا و با اعتقاد به ولایتفقیه در سنگر مسجد، به راهتان ادامه دهید که شهادت من و امام حسین(ع) مسیرتان باشد. من در زندگی چیزی از مال دنیا نداشتهام، فقط جانی داشتم که آن را هم در این مسیر تقدیم کردم تا دینی که از اسلام عزیز برگردنم داشتم، ادا کنم.
- از شما برادران و کلیهی اقوام تقاضا دارم، اگر من شهید شدم برایم گریه نکنید. از شما میخواهم وقتی شهید شدم، زیر جنازهام حرکت کنید و با مشتهای گره کرده، شعار بدهید و مشتی محکم بر دهان این منافقین بزنید. خواهشم از مسئولین این است، که اگر شهید شدم جنازهام را در کنار دیگر شهدا دفن کنید.”
تصاویر مربوط به شهید
گاهی اوقات ممکنه برای شماها پیش اومده باشد که از دوستان ، اقوام ، بزرگ تر ها داستان ، مطلب ، خاطره یا شعری در مورد این شهید شنیده باشید. ما درگاهی را برایتان ایجاد کردیم که شما می توانید در هر ساعت خاطره خود را با اسم خودتون در سایت ما به ثبت برسانید و این افتخار را بدین تا بقیه اقشار مردم آن را مطالعه کنند. حتی یک جمله کوتاه!