تجربه‌ای از جوانمردی و غیرت انقلابی!

تجربه‌ای از جوانمردی و غیرت انقلابی

1400/02/09

تجربه‌ای از جوانمردی و غیرت انقلابی!

هنگامی‌که آمریکامطمئن‌شد نمی‌تواند انقلابیون ویتنام را شکست دهد تصمیم به مذاکره با آنان گرفت و از آنها خواست تا هیئتی را به نمایندگی از خود به پاریس بفرستند تا در مورد آتش‌بس و توقف جنگ به مذاکره بپردازند.
انقلابیون هیئتی متشکل از چهار عنصر انقلابی، دو زن و دو مرد را اعزام کردند و CIA به‌قصد تطمیع آنان، برای اقامت این هیئت در معتبرترین هتل‌های پاریس جا رزرو کرد و تمام امکانات راحتی، آسایش و لذت‌جویی را برای آنها فراهم کرد. هنگامی که هیئت ویتنامی به پاریس رسید و هواپیما در فرودگاه فرود آمد ، ماشینهای تشریفات در انتظار آنها بودند تا هیئت را به محل اقامت خود منتقل کنند. اما هیئت از سوار شدن بر اتومبیلها امتناع کردند و درخواست کردند که از فرودگاه به روش خود خارج شوند و اطمینان دادند که در ساعت مقرر به محل جلسه خواهند آمد. هیئت آمریکایی از این موضوع متعجب شده و از رئیس هیئت می‌پرسند که برای اقامت و استراحت به کجا می‌روید؟ او پاسخ می‌دهد که ما در مدت اقامت، در منزل یک دانشجوی ویتنامی در حومه پاریس می‌مانیم، ما در جنگ در کوه‌ها و روی سنگ‌ها خوابیده‌ایم و علف‌های هرز خورده‌ایم و پرتحمّل شده‌ایم، اگر به تشریفات وتجملات و خوشگذرانی روی‌ آوریم می‌ترسیم که وجدان ما هم با آن تغییر کند، بنابراین ما را تنها بگذارید… خلاصه هیئت رفت و در خانه دانشجوی ویتنامی اقامت گزید…
نتیجه مذاکرات‌آنها باآمریکای جنایتکار و تروریست، تخلیه ویتنام از نظامیان آمریکا و پایان اشغالگری این کشور در تمام خاک ویتنام شد.

نکته جالب اینکه هنگامی که دو هیئت در فرودگاه با یکدیگر دیدار کردند، آمریکایی‌ها برای دست دادن با هیئت ویتنامی به‌سوی آنها رفتندو دستشان را دراز کردند اما هیئت انقلابی ویتنام نپذیرفتند واز دست‌دادن باآمریکایی‌ها‌ اجتناب کردند و رئیس آنها گفت: ما هنوز با هم دشمن هستیم‌و مردممان به‌ما اجازه نداده‌اند که با قاتلین آنها دست بدهیم …
درود بر جوانمردان غیرتمند و انقلابی ویتنام.

نکته:
آن‌مسئولی که‌وجدان خودرا میفروشد در واقع کشور خود را می‌فروشد.
یک شخص می‌تواند با دریچه هایی زندگی کند که پزشکان در قلب او قرار می‌دهند…،او می‌تواند بانیمی از ریه‌ی خود زندگی کند…اما او نمی تواند با نیمی از وجدان‌خود زندگی کند…!

قابل توجه آقایان روحانی ، ظریف ، عراقچی،تخت‌روانچی و چی و چی… و سایر کدخدا دوستان، که وقتی با هیئت‌های ۵جاسوسه! برای مذاکره به‌غرب می‌روند و‌در هتل‌های آنچنانی اقامت‌می‌کنند وبا صاحبان دست‌های چدنی در دستکش مخملی ‌قدم می‌زنند و خوش‌ و بش می‌کنند و هنگام مذاکره با اروپایی‌ها و آمریکایی‌های تروریست، نیششان تا بناگوش باز است و از خنده ریسه ‌می‌روند…
از شهدای اسلام و انقلاب و جنگ که نیاموختید، دست‌کم از انقلابیون ویتنامی بیاموزید الفبای غیرت و دفاع از میراث انقلابی یک ملت را…

سایـر مقـالات